در حال بارگذاری ...
یادداشتی بر نمایش «پیله های خیس» به کارگردانی فائزه نوآبادی

نشانه‌ای از هنگامه‌یِ زایش و تولد پروانه‌یِ اندیشه ورزی

تئاتر گلستان-حسین ضمیری؛ یادداشتی برای زیبایی نهفته در نمایش《پیله هایِ خیس》وادی اول : عالَم ذَر ، وادی دوم: عالم صلب پدر ، وادی سوم: عالم رحم مادر ، وادی چهارم: عالم زندگانی ، وادی پنجم: عالم موت و برزخ ، وادی ششم: عالم قیامت

جدال برای زندگی یا جدالی به نامِ زندگی؟

همیشه مابین متن و اجرای یک نمایش، فاصله ای ست که  عامدانه توسط نویسنده ی کارکشته و کارگردان حرفه ای  خلق می شود. فاصله ای که در آن، مخاطب می تواند با استفاده از رمزگشایی های نهاده شده در متن و اجرا (در صورت اشرافیت به جهان نماد و رمزگان) لذت وافر و صد چندانی ببرد. 
پیله های خیس،  متن اکسپرسیونیسمی بود که در اجرا، تا مرزهای  سوررئال،  مخاطب را  به جستجو و  شهود  دعوت می کرد.

اینکه از اول تا آخر یک نمایش به ظاهر رئال، به تماشای گفتگوی جنین و پرستارِ همزمان،  با پدر و مادری که گاه هستند و گاه،  نیستند، در داخل کیسه ی آب یک بانویِ باردار بنشینی و هی خیس بشوی و هی گوش بدهی و دوباره  روح و جسمت  خیس بشود و  پس از اتمام  نیز، با کشف رمزهای دیگر آن، هزار باره  خیس بشوی، نشانگر آن است که به جهانی (نه برای صِرفِ دیدار) لبریز از پُرسمان و بُمباردمانِ آفرینش و زایشهایِ مجدد در بینشِ دستخوشِ تغییرِ روزانه، دعوت شده ایم.

شالوده شکنیِ  مبتنی بر اصول و استقرارِ ساختاری تازه را در متن و اجرایِ این اثر، به نیکویی  می شد  دریافت کرد.

با زیرکی تمام، این روشناییِ کرم هایِ ابریشم بودند که ذهن و  دیدگاهِ مخاطب را  از لابه لایِ سیم هایِ خاردار و مین هایِ  لبریز از سوال،  عبور می دادند.
《پیله های خیس》نشانه ای از هنگامه یِ زایش و تولد پروانه یِ اندیشه ورزی بود.
نور، موسیقی و دکور، سه بازیگرِ دیگرِ این نمایش بودند. چیدمانِ  انعکاسِ عامدانه یِ گفتگوها، نورپردازی در آب و انعکاس هایِ منشوریِ آن، آکسسوار  فنی و  قابل فهم (البته پس از مکاشفه در سبکِ یاد شده)  همه و همه  در حوالی بازی، بیان، لباس و ....  یک پازلِ منسجم و بی خدشه را به رُخنمون  گذاشتند.

بی هیچ تعارفی، از این که در این روزهای بحرانی تئاتر، دچارِ  نمایش شدم،  بسیار  بسیار  سپاسمندم.
برای مجید انوری، رضا پورتراب زاده و همچنین فائزه نوآبادی جوانانی که در حال رشد، پوست اندازی و شکوفایی هستند بهترین ها را آرزو دارم. باشد تا دانایی و داناگری، مشعل راه همه یِ خِردورزان و مجریانِ وادیِ هنر و به ویژه، ایشان باشد. آمین




مطالب مرتبط

یادداشتی بر نمایش《عهد سیاوش》به کارگردانی رضا پورتراب‌زاده

نمایشی شایسته، فاخر و لبریز از نمادها، اسطوره‌ها و افسانه‌ها
یادداشتی بر نمایش《عهد سیاوش》به کارگردانی رضا پورتراب‌زاده

نمایشی شایسته، فاخر و لبریز از نمادها، اسطوره‌ها و افسانه‌ها

نمایش «عهد سیاوش» نوشته رضا پورتراب زاده و حسین جهان افروز و کارگردانی رضا پورتراب‌زاده از ۱۵ تا ۲۹ دی۱۴۰۲ در گرگان به روی صحنه رفت.

|

جشنواره تئاتر استان گلستان برگزیدگان خود را شناخت

جشنواره تئاتر استان گلستان برگزیدگان خود را شناخت

آیین اختتامیه چهاردهمین جشنواره تئاتر استان گلستان، پنجشنبه دوم آذر ۱۴۰۲ در تالار فخرالدین اسعد گرگانی برگزار شد و با نظر هیئت داوران و بدون اولویت؛ نمایش های «بی هوده» از گرگان، «پینو» از علی آباد کتول و «کیلومتر ۹۴۴» از گرگان در بخش صحنه‌ای و نمایش های «میم» از بندرگز و ...

|

نظرات کاربران