یادداشت محمدرضا مولودی کارگردان نمایش «تراژدی بارون و بابایی»
نمایش «تراژدی بارون و بابایی»
نمایش «تراژدی بارون و بابایی»
نمایش «تراژدی بارون و بابایی»
نمایش «تراژدی بارون و بابایی»
یادداشت محمدرضا مولودی نویسنده و کارگردان نمایش «تراژدی بارون و بابایی» در خصوص نیت تولید این اثر
به گزارش تئاتر گلستان، نمایش «تراژدی بارون و بابایی» نوشته و کار محمدرضا مولودی تولید شده در گروه تئاتر نقاب، دیماه امسال در مجموعه فخرالدین اسعد گرگانی شهر گرگان به روی صحنه رفت و به این بهانه یادداشتی در خصوص نیت تولید از نگاه نویسنده و کارگردان اثر در ادامه میخوانید.
محمدرضا مولودی:
به انبوه موهای سپیدی که بر صورت تکیده و استخوانی اش روییده بود نگاه کردم... حاجی اهل دل بود، با مرام، معتقد...
یه فوج بچه یتیم تو سبزه مشهد از کنارش جون گرفته بودند
الانه واسه خودشون کسی بودند. اما خب، حاجی از سال شصت و شش که از جنگ اومد، دیگه اون آدم سابق نبودو....
چند تا آدم با این مشخصات میشناسیم؟...چند تا جانباز اعصاب و روان رو میخواییم ...نه که میتونیم...میخواییم که به یاد بیاریم...آدمهای زلال عین کف دست که روان و روح و ارامششون رو زیر خروارها خاک پشت خاکریز ها جا گذاشتند و الانه فقط میشمرند معکوس نفسهاشونو تا نقطه ی صفر؟
چند تا؟...چند بار رفتیم بهشون تو آسایشگاه سر بزنیم؟...اصلا میدونیم کجا نگهداری میشن؟...چطور زندگی مبکنند؟...آدمهایی که واسه امنیت امروز ما...روزی شصت هفتاد تا قرص میخورند تا فقط چند دقیقه...آروم ...بخوابند...تراژدی بارون و بابایی...ادای یک احساس یک دین یک بدهی از جانب نسل منه ...به دسته گلهای سرزمین ام ایران...پاسداشت زنان مردان و کودکانی که زخمی اند از واژه ی ...جنگ.