طی مراسمی با همکاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان
«سفره دل» یحیی دیوانی در شب تولدش باز شد
«سفره دل» یحیی دیوانی در شب تولدش باز شد
«سفره دل» یحیی دیوانی در شب تولدش باز شد
«سفره دل» یحیی دیوانی در شب تولدش باز شد
«سفره دل» یحیی دیوانی در شب تولدش باز شد
به همت جمعی از دوستان یحیی دیوانی، پیشکسوت هنرهای نمایشی استان، کتاب زندگی نامه خودنوشته هنری او با عنوان «سفره دل» طی مراسمی با همکاری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان، در آستانه سالروز تولد این هنرمند گرگانی، رونمایی شد.
به گزارش خبرنگار ایران تئاتر از گلستان، در روزی که «یحیی دیوانی» بازیگر، کارگردان، نویسنده، مجری و گوینده و از پیشکسوتان عرصه تئاتر، تلویزیون، رادیو و سینمای استان گلستان و دبیر بازنشسته آموزش و پرورش گمان میکرد که بناست به بهانه برنامهای فرهنگی در دهه کرامت جمعی از اهالی شعر و ادب گرگان در فضای «حُب الحسین دیوانی» که یادگار پدر مرحومش «حاج حسینعلی دیوانی» از ورزشکاران باستانی و ارادتمندان به اهل بیت (ع) جمع شوند و به شعرخوانی بپردازند، بهیکباره و طی یک برنامهریزی گروهی توسط دوستانش و با همکاری ادارهکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان، غافلگیر شد.
مراسم تولد 76 سالگی دیوانی به همراه آیین رونمایی کتابش با عنوان «سفره دل» در شب تولدش و در شامگاه 30 خردادماه با حضور مدیران کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان گلستان و جمعی از دیگر مسئولان و خانواده و دوستان و همکاران هنرمندش برگزار شد.
در ابتدای مراسم «عادله کشمیری» مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان، ضمن تبریک دهه کرامت و تقارن آن با سالروز تولد یحیی دیوانی از پیشکسوتان عرصهی هنر استان گلستان و از خادمان اهل بیت (ع) که همواره چراغ «حُب الحسین دیوانی» را به همراه خانوادهاش در ایام محرم و دیگر مناسبتها روشن نگه میدارند، گفت: حاج یحیی دیوانی هنرمندی باصفا و خوشذوق بوده و از همه جهت او سرآمد اخلاق، رفتار و گفتار است.
وی ضمن ابراز خرسندی بابت حضور مهمانان و شکلگیری برنامه و تبریک تولد و رونمایی کتاب، افزود: بسیار جای تقدیر دارد که پیشکسوت عزیزمان به نحو احسن از ایام کرونا استفاده کرد و خاطرات سالها تجربهاش را نوشت و تبدیل به کتاب نمود و ما امروز شاهد رونمایی آن هستیم.
سپس «الله قلی نظری» از پیشکسوتان عرصه، تئاتر، تلویزیون و سینمای استان گلستان که در کارنامهی سالها فعالیتش آثاری چون «کودک و سرباز» و «اینجا چراغی روشن است» و نیز سریالهایی همچون «ستایش»، «پایتخت» و «بازی نقابها» به چشم میخورد، گفت: به جد «یحیی دیوانی» جزء میراث منطقه ما است و امیدوارم نسل جوان بتوانند از خلقوخو و منش این بزرگوار درس بیاموزند.
نظری ضمن ذکر خاطراتی از وی؛ زلالی دل و صفای باطن و اخلاقمداری را از ویژگیهای بارز یحیی دیوانی برشمرد.
در ادامه «زهره غلامی» همسر هنرمند فقید «محمدهادی نامور راد» که از چهرههای شاخص عرصه هنرهای نمایشی استان گلستان به شمار میرفت؛ ضمن تبریک تولد و رونمایی کتاب، یادداشتی را با یاد هنرمند فقید با محوریت حسن خلق و رفتار و نگاه هنرمندانه «یحیی دیوانی» قرائت کرد.
سپس «یحیی دیوانی» پس از سخنان همسر هنرمند فقید «محمدهادی نامور راد»؛ ضمن تمجید ویژه از آن هنرمند سفر کرده، گفت: من هادی را چون برادر دوست میداشتم و در کتابم در جاهای مختلف از خاطراتم با او نوشتهام.
دیوانی به نخستین خاطرهاش با زندهیاد نامور که در کتابش نوشته، اشاره کرد و گفت: من حدوداً کلاس 11 یا 12 بودم که در داروخانه دکتر اسماعیل ترابی نبش کوچه زرین گل گرگان کار میکردم. یکی از روزها نزدیک ظهر مشغول نسخهپیچی بودم که از دور صدایی با فریاد میگفت: دیوانه دیوانه دیوانه.
وی افزود: این موضوع چند روز تکرار شد تا اینکه یک روز بلافاصله با شنیدن صدا از داروخانه بیرون آمدم و به ناگاه دیدم دو سه نوجوان با دیدن من پا به فرار گذاشتند. آنها را دنبال کردم و داخل کوچه پشت بانک ملی یک نفر از آنها را که عینک پنسی سفیدی به چشمداشت و ازنظر فیزیکی کوچکتر از آن دو نفر بود را دیدم و فیالفور مچ دستش را محکم گرفتم.
دیوانی ادامه داد: او را به جرم مزاحمت تهدید کردم که به شهربانی میبرم که در مسیر وقتی نامش را پرسیدم با نگرانی گفت: هادی نامور. نام فامیلی نامور برای من آشنا بود. به ناگاه یاد دوستم مهدی نامور که با آن در باشگاه سیدین پینگپونگ بازی میکردم افتادم. به او گفتم تو برادر مهدی ناموری؟ تا گفت مهدی برادرم است کوتاه آمدم و از همین نقطه بود که رفاقت من شکل گرفت و در سال 48 با همدیگر وارد گروه تئاتر رامین شدیم و تا آخرین روزهای حیاتش چون برادری صمیمی در کنار هم بودیم.
سپس «رسول احمدی» از دانشآموختگان هنرهای تجسمی و مدرس دانشگاه که از شاگردان یحیی دیوانی در گروه نوجوانان و جوانان تئاتر شاهرخ بود، گفت: به لحاظ سنی من کوچکترین شاگرد استاد دیوانی بودم. به خاطر دارم در کلاس دوم راهنمایی بودم که به کتابخانهی کودکان در پشت پارک شهر میرفتم. در آنجا خانم کتابدار سختگیری با نام خاتمی بود که هر وقت کتابی را به امانت میبردیم؛ در زمان برگشت از ما میپرسید کتابی که خواندیم محتوایش چه بود.
وی افزود: در یکی از رفتوآمدها متوجه اتاق و صحنهای تاریک شدم که عدهای بر روی آن جمع شدهاند و گویا تئاتر کار میکردند. در آن لحظه با باز شدن درب گویا درب تازهای در زندگی من گشوده شد و من علاقهمند به تئاتر شدم و از استاد دیوانی تقاضا کردم به تئاتر بیایم. او حضور من را منوط به رضایتنامه کتبی پدرم اعلام کرد.
احمدی ادامه: من همان روز سر ناهار به پدرم گفتم میخواهم به تئاتر بروم. پدرم که فردی بسیار مذهبی بود با شنیدن درخواستم برآشفت و تمام سفره به هوا رفت.
بهناچار امضای پدرم را جعل کردم و آقای دیوانی مرا پذیرفت و از آن به بعد زندگی من تغییر پیدا کرد و خوشحالم که بعد از گذشت حدود 50 سال از آن روزها؛ هم استادم را سلامت میبینم و هم با اساتید بسیاری آشنا شدم و در کنار آنها آموختم.
سپس «داوود سعیدی» از دیگر پیشکسوتان عرضه بازیگری و هنر نمایش و تلویزیون استان گلستان، ضمن تبریک تولد و رونمایی کتاب، خاطرات متعددی از یحیی دیوانی ذکر کرد که بخشی از آنها در کتاب خود نوشت مؤلف بدان اشارهشده است.
در پایان برنامه ضمن برپایی مراسم تولد و اهدای هدیه ای فرهنگی به «یحیی دیوانی» به مناسبت تولدش از سوی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گلستان، از کتاب «سفرهی دل» رونمایی به عمل آمد.
«یحیی دیوانی» متولد 31 خردادماه 1324 در محلهی چهارشنبهای شهرستان گرگان است و تا به امروز جوایز و افتخارات ملی متعددی را کسب و فعالیتهای مختلفی را در طول بیش از نیمقرن فعالیتش در کنار اساتید و هنرمندان صاحبنام، در کارنامهاش دارد و کتاب زندگینامه خود نوشت هنریاش با عنوان «سفرهی دل» را تألیف و به همت نشر «قلم صحرا» در 190 صفحه روانه بازار نشر کرده است