در حال بارگذاری ...
...

به بهانه اولین سالگرد درگذشت هنرمند گلستانی

احمد افتخاری را باید به عنوان « شهروند یک آرمانشهر هنری» معرفی کنیم

ایران تئاتر_ مجتبی طالبی سردبیر واحد نمایش رادیو گلستان؛ احمد افتخاری را باید به عنوان « شهروند یک آرمانشهر هنری»  معرفی کنیم . آرمانشهری که در آن مردمش به انواع هنرها آراسته اند!

احمد افتخاری ، خوشنویسی ممتاز ، بازیگری توانا ، کارگردانی خلاق ، شاعری دل نازک ، نویسنده ای خوش ذوق ، شیشه گر و سفالگری ماهر ، معلمی بامحبت و کارمندی متعهد بود . حتی صدای خوشی داشت . مدتی هم خواننده ی یک گروه کوچک موسیقی سنتی شده بود تا گروهی که به هزار خون دل ، شکل گرفته بود ، به واسطه ی نداشتن خواننده از هم نپاشد !
فعالیت های احمد افتخاری ، مثل همه ی نوجوان های دهه ی شصت ، از مدرسه شروع شده بود . در آن روزگار امورتربیتی برو و بیایی داشت و هنوز در افق نگاه های ۲۰۳۰ زده این روزگار ، ساکن نبود! سالن شهید عودی کلاله ، شهادت خواهد داد که احمد و دوستانی چون احمد ، دست خالی چه می کردند در آن شهر کوچک !
کانون شهید باقری ، کانون معراج ، کانون نسل انقلاب ، گروه میعاد ،  پایگاه مقاومت شهید دستغیب ، بسیج ،آموزش و پرورش ، کانون ولایت کمیته امداد  و بعدها ارشاد ...
اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی که به کلاله آمد ، فعالیت ها جدی تر و دامنه اش بیشتر شد .
گنبد ، گالیکش ، رامیان ، مینودشت ، گرگان و ... احمد افتخاری دایره ی هنرهایش را گسترده تر کرد .
حتی با صدا و سیما فعالیتش را آغاز کرده بود و پژوهشی ارزشمند در مورد رنگ در بین قوم ترکمن را از خود به یادگار گذاشت .
به گرگان که منقل شد ، علاوه بر اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و انجمن نمایش ، با حوزه ی هنری استان همکاری کرد و با دوستان هنرمندش به جشنواره های مختلف رفتند و دست پر برگشتند .
احمد افتخاری ، فرزند انقلاب بود .
عده ای تلاش کردند که این هنرمند را مصادره کنند اما احمد خودساخته بود و نگذاشت که عقبه ی درخشانش ، سیاست زده شود . این بود که بخش مهمی از هنرش را وقف انقلاب و ارزش های دفاع مقدس و هنر دینی کرد . نمایش کار کرد و مستند دفاع مقدس ساخت و عکاسی مذهبی کرد و ...
در کارنامه ی احمد روزنامه نگاری هم هست .
او برای نشریات مختلف قلم می زد .
چه آن زمان که در بابلسر دانشجوی هنر بود و با نشریات دانشجویی همکاری می کرد و چه آن زمان که در کلاله ، برای منشأت قلم می زد و از دغدغه های مقدس اش می گفت !
وجود احمد افتخاری با فرهنگ و هنر عجین شده بود .
رویایی جز «آرمانشهر هنر » نداشت .
او می خواست که شهروند «هنرشهر » باشد .
شهر زیبایی های خدا ...
آرمانشهر فرهنگ و هنر ...
شهری که مردمش با زبان هنر با هم تکلم می کنند!!
در کارنامه ی احمد ، ده ها نمایش ،چند فیلم و مستند ، صدها قطعه عکس ، ده ها تابلو خوشنویسی و نقاشی خط ، ده ها اثر شیشه و سفال و صفحاتی چند نوشته مانده است .
من با احمد رفاقتی برادرگونه داشتم به قدمت کودکی و نوجوانی مان ! با او اختلاف نظر هم داشتم. اما تمام تاریخ رفاقتمان را شاهد می گیرم که از احمد ذره ای بداخلاقی و بی تعهدی ندیدم و ای کاش همه بتوانیم احمد افتخاری بشویم در علاقه‌مندی به « هنر اخلاق گرا »!
در دوران شیوع ویروس کرونا ، داغ های بسیاری دیدم اما احمد افتخاری را ، داغ بر دل نشسته ی خود می دانم . «اللّهمّ انّا لا نعلم منه الاّ خیرا»...
این شهروندِ ترازِ آرمانشهرِ هنر و فرهنگ، در ۱۵ شهریورماه ۱۳۹۹ تمام هنرهایش را به حضرت جمیل تسلیم  و با رفتنش هنرمندان استان گلستان را سوگوار کرد .
تحلیل و شرح آثار احمد افتخاری عزیز ، بماند برای زمانی دیگر . در این مجال ، قصد داشتم از او یاد کنم و به خود و دوستانم یادآوری کنم که ؛
« عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید
ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی ... »
 

 

 *غروب روز شنبه 15 شهریور 1399 احمد افتخاری فر کارشناس تئاتر اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گلستان و از هنرمندان پیشکسوت تئاتر کلاله و استان پس از حدود 10 روز مقاومت در برابر کرونا در بیمارستان شهرستان کلاله دار فانی را وداع گفت.