در حال بارگذاری ...
رضا یازرلو معاون هنری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گلستان:

تئاتر نیازمند تزریق حمایت‌های دولتی است

معاون امور هنری و سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گلستان از دغدغه هایش می گوید.

به گزارش تئاتر گلستان به نقل از گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا: رضا یازرلو، معاون امور هنری وسینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گلستان در گفتگویی که با علی جعفری فوتمی، منتقد تئاتر وکارشناس مجری برنامه زنده گیومه رادیو نمایش داشت، از دغدغه های تئاتری این استان گفت.

جعفری: علیرغم اینکه پهنه استان گلستان، مملو از حضور  اهالی تئاتر است. از سال های دور تا الان اما چند سالی است که تئاتر استان گلستان نمی تواند در فضای تئاتر در کشور خود را مطرح کند. چرا اینطور شده است و خبری نیست؟

یازرلو: حضور من در این بخش از تئاتر وظیفه من را سنگین تر می کندو باید به طور عادلانه به این مسئولیت بپردازم. این وظیفه سنگین بر دوش من هست و حس می کنم. اما در مورد حال و هوای استان گلستان و به ویژه در سال های اخیر، شما می گویید 5 سال اما من می گویم بیش از یک دهه، حال تئاتر استان گلستان حال خوبی نبوده است و من این را تایید می کنم. اما در این موضوع، نشست های گوناگونی در استان برگزار شده است و گفتگوهایی با نخبگان تئاتر استان گلستان انجام شده است کسانی که نگذاشته اند چراغ تئاتر خاموش بماند. یک سری گفتگو هم در سطح ملی شکل گرفته است. در سطح ملی به موضوع و مشکلات استان ها واقف هستند. اما این سوال را که فرمودید، به دلایل گوناگونی می توان پرداخت. باید بگویم در ابتدا که در استان گلستان چه خبر است. در اینجا بالغ بر 800 نفر هنرمند یا علاقه مند یا تحصیل کرده و پیشکسوت فعالیت می کنند. 13 گروه نمایش، ثبت شده اند. 10 گروه تلاش می کنند اضافه می شوند و حدود 21 گروه نمایش تعزیه هر سال فعالیت می کنند. در حوزه تئاتر کودک، 7 گروه و در تئاتر خیابانی 12 گروه نمایش داریم. فعالیت گوناگونی در خوزه آیینی و سنتی قوی است. با توجه به اینکه استان گلستان، استانی است با شهرستان های رنگارنگ و حضور اقوام در این استان باعث شده است که توجه به حوزه تئاتر بومی و محلی شکل بگیرد. استان گلستان، حدودا میزبان 16 قوم اصیل است. این اقوام هر کدام دارای تاریخ و فرهنگ غنی هستند. در سه چهار سال اخیر وارد مرحله جدیدی شده است. نگاه اینکه حال این استان بد است را قبول دارم و ما هم این را قبول داریم اما استان گلستان با توجه به ظرفیت ها و پتانسیل ها و نخبگانی که داشته و دارد و با توجه به منابع کالبدی مثل سالن فخرالدین ساعد گرگانی و سالن ها در سطح استان که حدودا 4 سالن خصوصی و 26 سالن سایر دستگاه های دولتی دارند و می توانیم از آن سالن ها برای اجرای تئاتر استفاده کنیم. این اتفاق، اتفاقی است که استان بعد از گذشت بحران که دامنگیر کشور بوده است، این استان، دیرتر به این موضوع رسیده است. موضوع آموزش و به روز شدن هنرمندان با فنون جدید تئاتر با ذائقه مخاطب امروز، اینکه بتوانیم ذائقه او را بشناسیم و بتوانیم، و بدانیم اثری میخواهیم تولید کنیم در محتوا و ساختارش چه باشد. اینها کشف شده است. در سال هایی که گذشت، علمی کاربردی راه اندازی شد و رشته تئاتر را آوردیم. اینها امیدها و نویدهایی را به ما می دهد. نسل آینده ای که می خواهد وارد تئاتر شود نباید مثل ما باشد. نسل ما که در دهه هشتاد یا نود، به تئاتر استان آمد و رسید و عملا نبض تئاتر در اختیار این جمعیت قرار گرفت، بخش عمده اش، عاری از آموزش های تخصصیی بودند. در استان هایی که دانشگاه نداشتند، چشم شان به برگزاری دوره های آموزشی توسط مرکز هنرهای نمایشی کشور بود. بضاعت مرکز هم در حد آموزش مستمر نبود. این آموزش های هرازچندگاهی فقط تلنگر به نسل ما می زد. کفاف اینکه تئاتر شهرستان بتواند هم زمان با تئاتر استان ها یا مرکز ایران که غنی از مرکز آموزشی بود، وجود نداشت و این یکی از بزرگ ترین شکاف هایی بود که در تئاتر شهرستان ها با تئاتر مراکز دیگر وجود داشت.

جعفری: اجازه بدهید من یک مقدار با شما مخالف باشم. وقتی با مسئولان استان ها در مورد تئاتر صحبت می کنیم، همین بحث آموزش را به درستی اشاره می کنند. اینکه در بحث آموزش دچار مشکل هستیم، شکی نیست. اما اغلب دوستان اشاره می کنند به اینکه در دانشگاه ما در رشته تئاتر در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد نداریم. هیچ گاه در هیچ نقطه ای از کشور ما ثابت نشده که جریان طوفنده تئاتر را دانشجویان پیش می برند مملو از فارغ التحصیلانی هستیم که عموما نمی توانند کاری انجام دهند. یعنی الزاما دانشگاه را به عنوان محمل برای آموزش نمی توان درنظر گرفت. نکته دوم اینکه استان گلستان و بسیاری استان های دیگر، اگر چه دانشگاه هنر مرتبط ندارد اما فارغ التحصیلان تئاتر بسیار دارد. علاقه مندان به تئاتر به شهرهای دیگر رفتند و لیسانس و فوق لیسانس گرفتند اما اتفاقی نیفتاده است. معتقدم فاصله ای که بین داشته های آموزشی استان ها با همدیگر یعنی کمبود ارتباط و بهره گیری از تجربه در استان های اتفاق میفتد، باعث می شود جریان تئاتر پیش نرود.

یازرلو: من دراینجا به عنوان یکی از عوامل بازدارنده تئاتر استان عرض کردم. با شما هم عقیده هستم که نگاه های آکادمیک و صرفا خروجی های دانشگاه رونقی نمی تواند شکل دهد. ما استاد نامور را داشتیم که تحصیل کرده دانشگاه نبودند و استاد صفر پور را داشتیم که یکی از بزرگان سیاه بازی بودند را داشتیم که ایشان هم تحصیلات دانشگاهی را نداشتند. اما شما توجه کنید که بیشترین دوره های تخصصی آموزشی را در زمان خودشان این دوستان با بهترین اساتید پشت سر گذاشتند. تحصیل کردگان طراز اول تئاتر ایران آمدند به گلستان و دوره های آموزشی مستمری را برگزار کردند و این عزیزان توانستند بهره ببرند و خروجی اش، اساتید نامبرده شدند. الان هم تحصیل‌کردگان تئاترمان خوب شده است.

جعفری: رابطه تئاتری ها در استان گلستان با هم چطور است؟

یازرلو: من فکر می کنم از زمانی که گروه های نمایشی شروع کردند به ثبت کردن، و رفتیم به سمت اینکه انجمن ها را تبدیل کنیم به گروه های ثبتی یعنی مجمع انجمن ها شدند گروه های ثبتی، از آن زمان اتفاقی افتاد که شکافی بین هنرمندان شکل گرفت یعنی هنرمندان گفتند که ما باید خودمان را به سمت گروه های خودمان بکشانیم. ساماندهی هنرمندان اتفاق خوبی است اما این آمادگی در شهرستان که بخواهیم به سمت تئاتر خصوصی برویم، وجود نداشت و فرهنگ کار گروهی وجود نداشت و الان به گونه ای شده است که اگر هنرمندی گروه ثبتی نداشته باشد، نقشی در انتخاب مدیران انجمن های تئاتر استان ها ندارد. یعنی ما عملا با یک سیاست شکاف ایجاد کردیم. احتمال دارد هنرمندی که امروز هیچ نقشی در انتخاب مدیران آینده خودش ندارد، شاید گروه ثبت کند ولی اثر پروانه ای خودش را امسال می گذارد. بحث دیگر رقابت همیشه بوده است متاسفانه و گاها باعث می شود که هنرمندان با هم زوایایی را پیدا کنند اما مجموعا در استان گلستان، همدلی بیشتر از شکاف است ولی نگران آن بخش هم هستیم.

جعفری: ما معتقدیم که سرمایه هایی در استان ها وجود دارند که باید حفظ شوند. باید تفکری شکل بگیرد که سرمایه را حفظ کنیم. این نوید داده می شود که شاهد اتفاق خوب در تئاتر استان گلستان باشیم.

یازرلو: استان گلستان جزو معدود استان هایی بود که 6-5 سال پیش تئاتر شهر را افتتاح کردیم. تئاتر شهر داشتیم با این سیاست تشکیل شد که مثل تئاتر شهر تهران از آن حمایت شود. تا کنون از زمان تشکیل تئاتر شهر، هیچ گونه حمایتی نداشتیم. شما به موضوعی که یکی از مهم ترین دغدغه های تئاتر شهرستان هاست، مساله مالی است. من خیلی سربسته می گویم چون خودتان می دانید که من چه می گویم. تئاتر نیازمند تزریق حمایت های دولتی است. قبول داریم که تئاتر خصوصی باید شکل بگیرد و هنر باید دست خودش را از سمت دولت کوتاه کند اما تئاتر فاخر تا جایی که این فرهنگ تئاتر خصوصی شکل بگیرد، نیازمند حمایت هستند. اگر بخواهیم این دوستان را رها کنیم که روی پای خود بایستند، آن اثر پروانه ای کار خودش را می کند و آسیب بسیار زیادی را بر پیکره تئاتر شهرستان ها خواهد زد.




مطالب مرتبط

یادداشتی بر نمایش《عهد سیاوش》به کارگردانی رضا پورتراب‌زاده

نمایشی شایسته، فاخر و لبریز از نمادها، اسطوره‌ها و افسانه‌ها
یادداشتی بر نمایش《عهد سیاوش》به کارگردانی رضا پورتراب‌زاده

نمایشی شایسته، فاخر و لبریز از نمادها، اسطوره‌ها و افسانه‌ها

نمایش «عهد سیاوش» نوشته رضا پورتراب زاده و حسین جهان افروز و کارگردانی رضا پورتراب‌زاده از ۱۵ تا ۲۹ دی۱۴۰۲ در گرگان به روی صحنه رفت.

|

یادداشتی بر نمایش «بی هوده»

تماشایِ ارتفاع و عمقی لبریز دانایی و داناگری
یادداشتی بر نمایش «بی هوده»

تماشایِ ارتفاع و عمقی لبریز دانایی و داناگری

تئاتر گلستان_حسین ضمیری؛ نمایش 《بی هوده》کاری از یاسین رضوانی اثر برگزیده چهل و دومین جشنواره تئاتر فجر در بهمن ماه ۱۴۰۲ در گرگان روی صحنه رفت. زندگی یک جریان سیال و یک واقعیت غیر قابل انکار است. ...

|

نظرات کاربران